ادغام سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در زمان تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سال ۹۸ اشتباهی بزرگ بود.
ادغام سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در زمان تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سال ۹۸ اشتباهی بزرگ بود.
به گزارش اخبار ملت به نقل از شهرمردم، فاطمه مقدم| کتیبه داریوش یکم هخامنشی که به عنوان «نخستین فرمان داریوش بزرگ» و بزرگترین کتیبه تختجمشید شناخته میشود، به دلیل تغیرات آب و هوا و محافظت نامناسب، دچار فرسایش شده و بخشنامه از آن ریخته است.
فرونشست زمین همه آثار موجود در مرودشت از جمله نقش رستم و کعبه زرتشت را تهدید میکند، نفوذ رطوبت به قلعه ساسانی ایزدخواست که از آن به عنوان نخستین بنای طبقاتی خشت و گلی دنیا نام میبرند این قلعه را در معرض ویرانی قرار داده است.
عملیات اجرائی مترو در جوار حافظیه خطری برای استحکام این بناست، ساختوسازهای غیرمجاز در بافت تاریخی شیراز و تخریب تدریجی آرامگاه آبش خاتون و… دیگر مشکلات و اتفاقاتی که در استان فارس برای بافت و آثار تاریخی میافتد، تمامی ندارد، زیرا مدیریت میراث فارس با بودجه محدود دولتی و منابع انسانی محدود برای حل و فصل مسائل مربوط به آثار پر شمار فارس با چالشهای جدی مواجه است.
حالا چه رسد به اینکه اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جز دست و پنجه نرم کردن با مشکلات واقعی میراثی فارس، باید قادر به مدیریت شایعاتی باشد که حول و حواشی آثار باستانی ایجاد میشود.
شایعاتی که جز متشنج کردن جامعه حساس به آثار میراثی باستانی فارس، بخشی از توان مدیر کل را برای مقابله با این دست از شایعات هرز میدهد.
فارس با ۲۹۸۵ اثر ثبت ملی و علاوه بر آن با ۴۰۰ جاذبه طبیعی منحصر به فرد همچون آبشار مارگون جزو استانهایی است میراث آن به اندازه یک کشور است نه یک استان!
۳۰درصد از آثار تاریخی کشور و ۱۲ اثر از جمله تخت جمشید، پاسارگاد، باغ ارم، شهر تاریخی بیشاپور، تنگ چوگان، غار و مجسمه شاپور، کاخ ساسانی سروستان، قلعه دخترو… که به فهرست جهانی پیوستهاند و آثار درخشان دوران اسلامی که در نوع خود بینظیر و گویای اوج هنر معماری این سرزمین است در این دیار قرار دارند.
گستردگی این آثار و ضرورت رعایت اصول مدیریت حفاظت، مسائل و چالشهای متعددی را در زمینه حفاظت پایدار از این گنجینههای ارزشمند به وجود آورده است.
میراث فرهنگی، بنیان و اساس فرهنگ هر کشوری محسوب میشود و بیشک، ایران با پیشینهای چند هزار ساله، نیازمند مجموعهای توانمند و مقتدر برای پاسداری از آثار ارزشمند طبیعی و تاریخی خود است.
اما همین مجموعه (اداره کل میراث فرهنگی ، گردشگری و صنایع دستی)، هنگامی که ناگزیر به تقسیم نیروی مدیریتی خود در دو حوزه دیگر، یعنی گردشگری و صنایع دستی میشود، هرقدر هم که مجهز و نیرومند باشد، با کمبود و کاستیهایی مواجه خواهد شد.
مدیر کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان با این حوزه گسترده آثار میراثی و تاریخی و طبیعی باید به حوزه دو تخصصی دیگر این اداره کل نیز بپردازد.
بخش گردشگری یکی دیگر از حوزه های پر چالش این اداره کل است.
جذب گردشگر توسعه زیر ساختهای گردشگری، حل و فصل مسائل نیروی انسانی مشغول به کار در این حوزه چون راهنمایان گردشگری، جامعه هتلداران ایران، انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران و فعالان و تشکلهای گردشگری استان از جمله مسائل ذیل این حوزه است.
با اینهمه اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فارس یک حوزه تخصصی دیگر نیز دارد آن هم صنایع دستی غنی و متنوع فارس است.
فهرست صنایعدستی فارس شامل آثاری از قبیل قالی، گبه، منبتکاری و خاتمکاری میشود که این موارد از صنایعدستی اصلی کشور به شمار میروند.
این استان همچنین دارای چندین روستا و شهرجهانی صنایع دستی است که مدیریت آنها به منظور حفظ این عناوین، خود چالشی بزرگ به شمار میآید.
علاوه بر این، حفاظت و توسعه صنایع دستی استان و احیای هنرهای در حال نابودی به عنوان میراث ناملموس فارس نیازمند تلاشهای مستمر و جدی است.
در این راستا، حل و فصل مشکلات مالی و سرمایهگذار در این حوزه نیز یک کار بزرگ و تماموقت به حساب میآید.
حال غرض از پرداختن به این مقدمه طولانی بیان این مطلب است که ادغام سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در زمان تشکیل وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در سال ۹۸ اشتباهی بزرگ بود که منجر به ایجاد مشکلات عدیدهای برای این حوزههای تخصصی شد.
این سه حوزه با ویژگیهای متفاوت خود به هم افزوده شدند و به تبع آن، چالشهای متعددی را در زمینه مدیریت و حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی کشور به همراه آوردند.
برخی از متخصصان این حوزه، از جمله سیدمحمد بهشتی (رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی کشور)، در مورد این ادغام هشدار داده بودند.
حالا با توجه به اینکه این سه حوزه که تفاوتهای زیادی در وظایف و رویهها دارند با هم ترکیب شدهاند، در برخی از استانها، بهویژه استان فارس که بار سنگین حفاظت از مهمترین آثار میراثی ایران و حتی میراث بشری (چون تخت جمشید، پاسارگاد، قلعه دختر و…) را به دوش میکشد، میتوان به ضرورت تفکیک این حوزهها اذعان کرد.
این آثار به سبب اهمیت ویژه برخی از آنها به عنوان سایتهای جهانی، نیاز به مدیریتی محافظهکارانه دارند.
برای بهبود عملکرد و حفاظت از میراث فرهنگی در استان فارس، به عنوان یک دارایی بلندمدت و غیرقابل تکرار پیشنهاد میشود که این حوزه در قالب یک سازمان مستقل زیرمجموعه اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فارس قرار گیرد.
این تفکیک فقط در صورتی موفق خواهد بود که بهطور کامل در زمینه منابع مالی و اختیارات صورت گیرد.
این بدین معناست که رئیس سازمان میراث فرهنگی فارس باید توانایی لازم برای اتخاذ تصمیمات متناسب با شرایط و نیازهای حیطه مسئولیت خود را داشته باشد و بتواند با در نظر گرفتن مسائل خرد و کلان، به بهبود عملکرد در این حوزه و حفاظت از میراث فرهنگی کمک کند و از سوی دیگر تبعات تصمیم خود را نیز به دوش بگیرد.
مدیر کل میراث فرهنگی استان نیز به عنوان مدیر ارشد این اداره کل میتواند با تعیین خط مشی همسو با سیاست وزارتخانه بر کار رئیس سازمان میراث فرهنگی نظارت کرده و در صورت بروز اختلاف نظر یا تداخل در وظایف، به هماهنگسازی تصمیمات بپردازد.
این هماهنگی بین حوزههای گردشگری و صنایع دستی و میراث فرهنگی، به او این امکان را میدهد که با تمرکز بر توسعه گردشگری و گسترش زیرساختها در استان پر پتانسیل فارس، با اجرای برنامههای توسعهگرا، فرصتهای بیشتری برای جذب گردشگر فراهم آورد.
به علاوه، این رویکرد به افزایش کارایی و بهبود عملکرد اداره کل میراث فرهنگی استان کمک شایانی خواهد کرد.
در صورت ادامه وضعیت فعلی، هر بار یک مدیر کل در استان فارس با کشش به یکی از این سه حوزه (میراث فرهنگی، گردشگری یا صنایع دستی)، از انجام وظایف زیرساختی و کارهای بنیادین در دیگر حوزهها باز میماند.
در این بین، ممکن است یک مدیر کل با تمرکز بر مرمتهای اصولی بناهای میراثی (که عموماً بار تبلیغاتی و رزومهسازی کمتری برای مدیران کل دارد)، انرژی و منابع انسانی و مالی خود را به این سمت هُل دهد، در حالی که مدیر کل دیگری بر روی توسعه گردشگری تمرکز کرده و بدین ترتیب، ممکن است در دوره او میراث فرهنگی استان دچار تهدیدات جدی شود.
این تهدیدات میتواند امنیت آثار تاریخی را در برابر توسعههای زیربنایی و پروژههای توریستی در معرض خطر قرار دهد.
از سوی دیگر تضاد منافع بین گردشگری توسعهگرا و میراث فرهنگی محافظهکار همیشه عاملی برای بروز مشکلات و نارضایتیها از مدیران کل میراث در استان فارس بوده است.
همچنین، این نوع مدیریت که از پیچیدهترین و دشوارترین مدیریتهای ارگانهای دولتی استان محسوب میشود (چون حوزه مدیریت او جز گنجینههای مادی، فرهنگ و هویت ایرانی را در بر میگیرد)، همواره تحت فشارها و هجمههای رسانهای و انتقادات روا یا ناروا قرار میگیرد.
این فشارها، که بعضاً از سوی برخی مسئولین استانی نیز وارد میشود، (هجمههایی که از انتقادهای خرد آغاز میشود و به فشارهای سیاسی بر مدیر کل منتهی میگردد) نهتنها به اجرایی شدن برنامهها آسیب میزند، بلکه انرژی و زمان مدیران را نیز به خود مشغول میکند.
در نتیجه، با تفکیک بخش میراث فرهنگی تحت لوای سازمانی مستقل در این اداره کل، مدیر کل میراث فارس میتواند بدون نگرانی از فشارهای سیاسی، برنامههای خود را پیش برده و به نیازهای ویژه هر سه حوزه توجه کند.
این اقدام میتواند به ارتقای عملکرد و کارآیی، همچنین دستیابی به اهداف کلان در توسعه پایدار گردشگری و حفاظت از میراث فرهنگی کمک فراوانی کند، و در نهایت به حفظ هویت فرهنگی و تاریخی استان و کشور منجر شود.
دیدگاهتان را بنویسید